Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...


N

    O

        T

            H

                I

                    N

                        G



Tuesday, April 05, 2011

عاشق، رند و غزل خونه


مست، فکرش پریشونه


عاشقی، مستی نمیخواد



مستی، راستی نمیخواد


عاشقی، بی صدا نمیشه


مستی، غزل نمیشه



---




عاشقم من عاشقی بیقرار


میخواهم که بگویم عاشقم من اما مست و خرابم


غلت زنان افتاده به خاکم


حرف نتوانم


معشوق! من کجایم ؟!


یاد ندارم


معشوق کدامست؟


من عاشقی نمیخواهم



---


پاک کردم قطره اشکی از چشمهایم


با دستهای کوچک


کوچک و سرد


خیسی آن تا ابد در ذهن زمان مانده است


دستهای سرد و خیس


کوچک


پاک میکنم قطره اشکی با دستهایم


شاید


ببینم



---



بوسه را بوسه آیینه اش نکنم


تن خسته را نوازشگر نازهایش نکنم


فرصت چشم به راهی هست


دل شکسته را سنگ صبور حرفهایش نکنم



---



اگر میخندیدی، چه شیرین بود


چکه چکه آب، نه شرشر بود


چه شیرین بود، کاش میخندیدی


چه تلخ است، غم چشمانت


چکه چکه


چه دردیست، نشسته بر لبانت


کاش میخندیدی



---



تن عریانم سرد


نفسم سرد


عتش خشم نگاهم سرد


چه هوس بیجان است


دلم


سرد



---



شادابم از آن نگاه مهربان تو


چه خوش آهنگ است آن صدای ناز تو


میرقصم با رقص تن تو


آغوش همیشه امن تو



---



شب عریانی من شب رفتن تو بود


ای داد این فریاد من از رفتن تو بود


ای نگاهت مست


تن عریانت مست


تن بی پناه من مست نگاه تو بود


ای داد این هراس از نگاه تو بود


آغوش تو سرکش است


احساس من بی کس است


ای داد این بی کسی از رفتن تو بود


تنهاییم از نگاه مست تو بود



---



گفتی شب عشق،


شب عشق ما،


شب بوسه های ماندگار است


گفتی شب عشق ما،


شب عریانی عشق من و تو،


شب عشق میماند


گفتم داغی تن تو داغی عشق است آیا؟


گفتی عشق آیا نمیداند


گفتم عشق ماندن که میداند؟!


گفتی خاطرات ماندگار


خاطرات بوسه های داغ عشق است


گفتم عشق بودن است


گفتی بگذار داغ بمانم


گفتم داغی عشق خاطره است آیا؟


گفتی تن داغ من عشق نمیداند!



---



غم هجرت مست و خرابم کرد


اینچنین افتان و خیزانم کرد


چه هوسها چه طربها بود در سر


رسوا و نالانم کرد



behnaz // 10:00 PM
____________________________________________

Comments: Post a Comment