Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...


N

    O

        T

            H

                I

                    N

                        G



Tuesday, May 27, 2008

سلام!
خوش حالم از فرصتی که برای نوشتن پیدا کردم.
عضو تیم شنا شدم و هر روز باید استخر برم البته به دلیل مسابقات که من تازه وارد شرکت نمیکنم چند هفته راحت هستم.
با همکارها و دوستان زیاد بیرون میریم. جهرم، بیضا، چمران، پارک بعثت!
خیلی هم خرج میکنیم، رستوران، کافی شاپ، گل و کادو برای مناسبت ها و مهمانی های مختلف!
خلاصه busy!

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی.
فصل دیگری از زندگی من شروع شده. من صداش رو میشنوم و هر روز بلند و بلندتر میشه!
آقا بهرام گفتن اسم nothing را باید به everything تغییر بدیم. درسته! وبلاگ جدید با اسم جدید everything بسیار زیباست.

از 8 اسفندماه 1386 سه ماه میگذره! ولی از گواهینامه من خبری نیست. باید از پست مرکزی بپرسم. چند هفته پیش شناسنامه و کارت ملی دختر دایی در پست گم شد! امیدوارم گواهینامه من گم نشده باشه.

خواهرم دو هفته دیگه پیش ما هست wowww...

خواهرم دوست داره برای 40پدربزرگ(پدر پدرم) ایران باشه. با امروز 24روز هست که به رحمت خدا رفتن. نبودشون رو حس میکنم. خیلی مهربان بودن.
یک ماه از فوت پدر دیانوش میگذره! چند روزی بود که افشان جون برای سمینار قلب به شیراز آمده و رفته بود! این روزها خیلی کار میکنه!
روزگار همین هست، امروز هستی و فردا نیستی.

... و البته امروز کسی نیست و فردا هست!
دوست و فامیل عزیزم خاله شده. صاحب یک پسر کاکل زری شدن!
چرا میگن کاکل زری؟!

behnaz // 9:07 PM
____________________________________________

Comments: Post a Comment