Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...


N

    O

        T

            H

                I

                    N

                        G



Sunday, June 05, 2005

سفر

در زندگيم اين جمله ها رو زياد شنيدم :

بايد برن
بايد بريم
بايد برم
بايد بري

و هيچ چيز هم نمي تونست تغييرشون بده
و اما … اگه بتونم ميام؛ و اومدنشون بسيار لذت بخشه
مثل مهمانهايي كه در شاديهات شريكن :)

غزاله هم ازدواج كرد، دبيرستان همكلاس بوديم، البته خيلي پيش تر از اونكه ما با هم آشنا بشيم پدرهامون آشنا بودن، غزاله و مهنوش و دريا دوستاي جدانشدني بودن اما حالا هر كسي بايد راه خودش رو بره، مهنوش عزيزم 6 ماهه حاملست، دريا جان كه مدت زيادي از تولدش نمي گذره دوباره داره در دانشگاه سراسري درس مي خونه. از بقيه بچه ها هم بي خبر نيستم :)

در اين هفته 3 تا تولد رفتم و 1 دونه عقد! اميدوارم براي همتون از جمله خودم اين روزهاي خوب پيش بياد.

آقاي خوبي و خواهرشون از تهران و همچنين پسرخاله معصومه جان براي تعطيلات پيش ما اومدن، گرچه تعطيلات ما در واقع عزاداري هست اما به هر روي …

behnaz // 1:23 AM
____________________________________________

Comments: Post a Comment