Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...
مي خوام مطلبي بنويسم كه كسي حوصله خوندنش رو پيدا نكنه !
به نظرتون چه مطلبي مي تونه باشه ؟
شما حوصله خوندن چه مطلبي رو نداريد ؟ مطلبي كه خيلي طولاني باشه ؟ مطلبي كه تكراري باشه ؟ شايد خيلي بي مزه و بي محتوا باشه ؟
از مطلبهايي كه تا حالا نوشتم حوصله خوندن كدومش رو نداشتيد ؟
راستي ! چرا ديگه شعر نمي نويسم ؟ شما هم متوجه شديد ؟
شايد دليدش بي حوصلگي خودم باشه يا به قول معروف بي ذوق شدم ، شايد هم ديگه عاشق نيستم ؟
براي خلقت بايد عاشق باشي ، بايد بتوني وجود واقعي خودت رو نثارش كني . وقتي مطلبي مي نويسي بايد دل و جرات نوشتن داشته باشي ، بايد از آن چه كه امكان داره به واسطه نوشتن برات ايجاد بشه هراسي نداشته باشي . مادر بايد جان خودش رو به خطر انداخته تا كودكش جان بگيره ، تازه اگه جان بگيره ، تازه هيچ انتظاري هم از كودك خود نداشته باشه !
خودمونيم ، خداوند وقتي اين بشر رو خلق مي كرد چي پيش خودش فكر كرده بود ؟
آيا همان گونه خواهد شد كه مي خواست ؟ اگر انسان به گونه اي ديگر از آنچه خواست خداوند است باشد ، چه خواهد شد ؟ ما انسانها تا به امروز چگونه بوده ايم ؟
به واقع براي عمر به اين كوتاهي چرا گاه آنگونه عمل مي كنيم كه خود هم در حيرت مي مانيم !!؟
چرا گاه اجازه مي دهيم به هر سو كه مي خواهند ما را چون پر كاهي كه در باد رها شده بكشانند !!؟ و آيا اين ما نيستيم كه مي توانيم براي خود تصميم بگيريم ؟
دل من چرا ناله سر نمي دهد
چرا آه نمي كشد
چرا اشك نمي ريزد
دل من
دل من مگر كجايي تو
در دل كدام آه خفته اي
كدام جا نهفته اي
دل من
دل من چرا صدايم نمي زند
مرا به شوق نمي كشد
به اوج نمي برد
دل من
دل من مگر دل نيست
چرا نمي شكند
نمي شكند !!
