Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...
يادت هست گفتم هميشه با مني ، يادت هست گفتم اي كاش هميشه آينه ام باشي ، اما حالا مي گم كه آينه ام نباش ، من تو را مي خواهم و دستان گرمت را آن روز كه پناه غمهايم بودي ، آن روز كه بي هيچ ترسي غمهايم را با تو قسمت مي كردم ، آن روزها كه سر بر زانوانت مي گذاشتم و موهايم را نوازش مي كردي و گاه برايم لالايي مي گفتي و من ...
اما حالا نيستي ولي آينه ها هستند و سايه ها ، نه نمي خواهم ، نمي خواهم ، مرا بودنشان ياد نبود تو مي اندازد و غم در دلم رخنه مي كند ، غم ، غم ، غم ، غم ، غم ، غم ، غم ، غم ، غم ...
گاه شادم و ياد تو جلوي ديدگانم نيست ، به تو و روزگار با دوستان بودن ، به تو و رقص هاي بي پرواي من ، به تو و روزگار پر از پيچ و خم ، پر از نادانسته ها ، پر از ...
... نمي انديشم و همان لحظه آينه تو را صدا مي كند ، تو را نه من ، آري در صدايشان بودن توست و من هيچم .
هيچ !!
تو بهترين صحنه شو ، برهنه شو بيبه برهنه شو ...
نظرتون در مورد اين شعر چيه ؟
( از شهيار قنبري )
