Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...


N

    O

        T

            H

                I

                    N

                        G



Wednesday, August 28, 2002

مال خيلي وقت پيشه ولي بي لطف نيست ، تا حالا ديدين كسي در عصبانيت شعر عاشقانه بنويسه :
تو كجايي ؟

تو نمي داني كه من عاشق تو
من نمي دانم كه تو عاشق من
من اينجا تنها
تو آنجا بي دل
من بي قرار
تو در انتظار
من اينجا بي تو
تو آنجا بي من
نمي دانم كجايي ، تو كجايي ؟
نمي داني من اينجايم ؟!
نمي دانم چه رفت برما
كه ما ، ما نيستيم
من بي نوازشهاي تو
تو بي نوازشهاي من
تو دوري ، دور از من
من از تو دورِ دور
نمي خواهمت
ديگر نه ،
وقتي نيستي پيش من
وقتي نيستم پيش تو
نمي خواهمت
نه ،
تو را اينجا خواهم
توي دستام ، روبرويم
اينجا ،
تا ببوسم تو را
نزديك
توي خيالم نخواهم
بروم تا آسمان
بدون تو
نه ،
يا توبري توي خيال
بدون من
نه ،
تو كجايي ؟

...

همه چيز

همه چيز رو گرفتند
حق عاشق شدن
بودن
حق ماندن
همه چيز رو گرفتند
ميگن ،
ميتوني عاشق بشي
اما ،
نميشه داشته باشي
اون كه عاشقشي
همه چيز رو گرفتند
حتي خود ، بودن
خود ، ماندن
همه چيز
همه چيز رو گرفتند

behnaz // 6:48 PM
____________________________________________

Comments: Post a Comment