Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...
((”به سند معتبر از حضرت اميرالمومنين(ع)منقول است كه چون نوح (ع) حيوانات را داخل كشتي ميكرد ، بز، نافرماني نمود. پس حضرت نوح آن را انداخت به ميان كشتي ، ودمش شكست ، و به اين سبب عورتش چنين مكشوف ماند؛ و گوسفند(ميش) مبادرت كرد به داخل شدنِ كشتي، پس نوح دست به دمش و عقبش ماليد، وبه اين سبب دمبه به هم رسانيد كه عورتش پوشيده شد“
اين واقعه به ما مي فهماند كه هر كه بخواهد دنبه به هم زند، بايد به جاي نافرماني، پيشقدم شود درداخل شدن به كشتيِ نوح ـ چنانكه اديب الممالك فراهاني، شاعر روستايي، طي قطعه اي كه بوي پلاس گوسفندان را ميدهد، ميگويد:
مَخر فسانه اين آسمان حيلت باز ز راه حيله ميفكن به خواب خرگوشم
چوبره باش وچوبزغاله شيطنت مفزا كه بهرت از بز نر شير مرغ مي دوشم
توشير شوكه من اندر برابرت گورم توگربه باش كه من در مقابلت موشم...
با همه اين ها مگر باز بز از رو رفت و دست از شيطنت باز داشت؟ لابد شنيده ايد اين حكايت را كه مي گويند وقتي يك گله بز و ميش از جوي آبي مي گذشتند و ناچار بودند از جوي آب بپرند، ميش از جوي پريد. البته در اثر جهيدن ناگهاني دنبه اش بالا رفت و آنچه پنهان بود هويدا شد.
بز بدجنس از اين طرف جو فرياد زد آي ديدم، آي ديدم! همه خنديدند. ميش بينوا كه سخت از رورفته بود به گلايه گفت : ـ رفيق عزيز، ما يك عمر ديديم و هيچ نگفتيم، و تو يك بار ديدي و اين همه سرو صدا راه انداختي؟
هر چه باشد از حق نبايد گذشت، اين تهور و موقع شناسي و دورانديشي بز است كه اورا به مقام رهبري گله ارتقا داده است. گويي، بز خيلي پيش از ما مردم بره صفت متوجه شده بود كه”يك بند شاخ، بهتر از يك من دنبه است!“))
(كوچه هفت پيچ : باستاني پاريزي)
