Here, you'll find nothing
nothing
not even the sound of a butterfly's wings
nothing
wait...
listen carefully...
and think
think
any breath
in any sentence
any palpitation
in any word,
is a sound;
it is me
...


N

    O

        T

            H

                I

                    N

                        G



Wednesday, May 01, 2002

صبح كه از خواب بيدار شدم تمام مغزم ترانه هاي ليلاي عزيز را فرياد ميزد ‚ آن هم بريده بريده :
براي باور يك رويا منو ياري بده
بگو ميشه‚ ميشه بازم به همون روز ها رسيد
ميشه يك بار ديگه با دل خوش نفس كشيد ....
در هواي بيكسي ميميريم ولي از هم فاصله مي گيريم
به حقيقت كه اگر ما‚ ما بوديم ‚ مانع ...
تجربه كرديم با هم سادگي را...
دربدر رفتيم دنبال حقيقت ‚ درحقيقت باختيم زندگي را...
قصه پلنگ عاشق!
...

امروز به جاي گنجشكا كلاغ داره مي خونه .
هميشه فكر مي كردم خوندن كلاغ هيچ لذتي نداره ولي امروز توي سكوت خونه و تنهايي من‚ خواندن كلاغ هم نعمتي هست‚ حتي زيبا.
توي غارغار خودش هزار حكايت داره.
حكايت از يك دل بيقرار‚ بيقرارِ نوازشهاي گرم يك دستِ مهربان‚ براي زنده شدن.
اگه قرار باشه هيچ بشي(هيچ!)‚ پرپرشدن توي دستهايي گرم ومهربون‚ پرواز‚ اوج‚ يك بينهايت‚ در اين باغِ نامعلوم‚ همه چيزِ همه چيز.
نيست!
واژه بودن هم هست
هيچ هم يك واژه
نيست!
حكايت هم هست
پشت آن دنيايي
نيست!
پشت هيچ هم هست
دنيايي از نيستي
نيست!



behnaz // 3:57 PM
____________________________________________

Comments: Post a Comment